نفس در سينه ها
سجده گاه غم

در آن سنگر كه مي گردد نفس ها در سينه ها خاموش
نمي خواهم كسي از مردنم با خبر باشد
( نمي خواهم پدر بر هم نهد چشمان بازم
را نمي خواهم مادر شاهد جان كندنم باشد )
و تو اي مادر :
اگر روزي رفيقي مهربان آمد !
از تو پرسيد فرزندت كجاست :
بگو در سنگر ناكامي حسرت بسي جان داد
ولي تا آخرين لحظه مرگ چنين گفت :
عزيزانم رفيقانم خداحافظ . . . خداحافظ
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۰/۰۶/۰۶ ساعت 21:59 توسط افسرده
|